کد مطلب:2543
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:465
درس دوم
درس دوم تاریخچه فقه و فقهاء 1
همچنانكه در درسهای پیش یاد آوری كرده ایم ، یكی از مقدمات آشنائی با
یك علم این است كه شخصیتها و صاحبنظران معروف آن علم كه عقائد و
آرائشان در آن علم مورد توجه است و همچنین تالیفات و آثار و كتب مهمی
كه در آن علم نگاشته شده است و مورد استناد و نقل واقع می گردد مورد
شناسائی قرار گیرد .
علم فقه - یعنی فقه مدون كه در آن كتاب تدوین وتألیف شده است و آن
كتب هم اكنون نیز موجود است - سابقه هزار و صد ساله دارد . یعنی از 11
قرن پیش تاكنون بدون وقفه حوزه های تدریسی فقهی بر قرار بوده است ،
استادان ، شاگردانی تربیت كرده اند و آن شاگردان به نوبه خود شاگردان
دیگری تربیت كرده اند تا عصر حاضر ، و این رابطه استاد و شاگردی قطع نشده
است .
البته علوم دیگر مانند فلسفه ، منطق ، ریاضیات ، طبق سابقه بیشتری
دارند و كتابهایی از زمانهای دورتر در این علوم در دست است ، ولی در
هیچیك از آن علوم شاید نتوان اینچنین حیات متسلسل و متداومی كه بدون
وقفه و لاینقطع رابطه استاد و شاگردی در آن محفوظ باشد نشان داد ، فرضا هم
در علم دیگری وجود داشته باشد منحصر به جهان اسلام است ، یعنی تنها در
جهان اسلام است كه علوم ، سابقه حیاتی متسلسله و منظم هزار ساله و بیشتر
دارند كه وقفه ای در این حاصل نشده است . ماقبلا راجع به تسلسل و تداوم
عرفان هم بحث كرده ایم .
خوشبختانه یكی از مسائلی كه مورد توجه علمای مسلمین بوده است این است
كه طبقات متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند . این كار در درجه اول
نسبت به علمای حدیث انجام یافته است و در درجات بعدی برای علمای علوم
دیگر . ما كتابهای زیادی به این عنوان داریم ، مانند " طبقات الفقهاء
" ابواسحاق شیرازی ، " طبقات الاطباء " ابن ابی اصیبعه ، " طبقات
النحویین " و " طبقات الصوفیه " ابوعبد الرحمن سلمی .
ولی با كمال تأسف تا آنجا كه این بنده اطلاع دارد ، آنچه درباره طبقات
فقهاء نوشته شده از اهل تسنن ومربوط به آنها است ، درباره طبقات فقهاء
شیعه تاكنون كتابی نوشته نشده است . لهذا برای كشف طبقات فقهاء شیعه
از لابلای كتب تراجم و یا كتب اجازات كه مربوط است به طبقات راویان
حدیث باید استفاده كرد .
ما در اینجا نمی خواهیم طبقات فقهاء شیعه را به تفصیل بیان كنیم بلكه
می خواهیم شخصیتهای برجسته و بنام فقهاء را كه آراءشان
مورد توجه است با ذكر كتابهای فقه ذكر كنیم ، ضمنا طبقات فقهاء نیز
شناخته می شوند .
فقهاء شیعه
تاریخ فقهاء شیعه را از زمان غیبت صغرا ( 260 - 320 ) آغاز می كنیم به
دو دلیل : یكی اینكه : عصر قبل از غیبت صغرا عصر حضور ائمه اطهار است و
در عصر حضور ، هر چند فقهاء و به معنی صحیح كلمه ، مجتهدین و ارباب فتوا
كه ائمه اطهار آنها را به فتوا دادن تشویق می كرده اند بوده اند ، ولی خواه
ناخواه فقهاء به علت حضور ائمه اطهار ( ع ) تحت الشعاع بوده اند ، یعنی
مرجعیت آنها در زمینه دست نارسی به ائمه بوده است و مردم حتی الامكان
سعی می كردند به منبع اصلی دست یابند و خود آن فقهاء نیز مشكلات خود را
تا حد مقدور و ممكن با توجه به بعد مسافتها و سایر مشكلات ، با ائمه
اطهار در میان می گذاشتند . دیگر اینكه علی الظاهر فقه مدون ما منتهی
می شود به زمان غیبت صغرا ، یعنی تألیف و اثری فقهی قبل از آن دوره از
فقهاء شیعه فعلا در دست نداریم یا این بنده اطلاع ندارد .
ولی به هر حال در شیعه نیز فقهاء بزرگی در عصر ائمه اطهار وجود
داشته اند كه با مقایسه با فقهاء معاصر آنها از سایر مذاهب ، ارزش آنها
معلوم و مشخص می شود . " ابن الندیم " فن پنجم از مقاله ششم كتاب
بسیار نفیس خود را كه به نام " فهرست ابن الندیم " شهرت و اعتبار
جهانی دارد اختصاص داده به " فقهاء الشیعه " و در ذیل نامهای آنها از
كتابهای آنها در حدیث یا فقه یاد می كند . درباره حسین بن سعید اهوازی و
برادرش می گوید : " اوسع اهل زمانهما علما
بالفقه و الاثار و المناقب " . یا درباره علی بن ابراهیم قمی می گوید :
" من العلماء الفقهاء " . و درباره محمد بن حسن بن احمد بن الولید قمی
می گوید : " وله من الكتب كتاب الجامع فی الفقه " . ولی ظاهرا كتب
فقهیه آنها به این شكل بوده است كه در هر بابی احادیثی كه آنها را معتبر
می دانسته اند و بر طبق آنها عمل می كرده اند ذكر می كرده اند ، آن كتابها هم
حدیث بود و هم نظر مؤلف كتاب .
محقق حلی در مقدمه " معتبر " میگوید :
" نظر به اینكه فقهاء ما رضوان الله علیهم زیادند وتألیفات فراوان
دارند و نقل اقوال همه آنها غیر مقدور است ، من به سخن مشهورترین به فضل
و تحقیق و حسن انتخاب اكتفا كرده ام و از كتب این فضلا به آنچه اجتهاد
آنها در كتابها هویدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اكتفا كرده ام
. از جمله كسانی كه نقل می كنم ( از قدمای زمان ائمه ) حسن بن محبوب ،
احمد بن ابی نصر بزنطی ، حسین بن سعید ( اهوازی ) ، فضل بن شاذان (
نیشابوری ) ، یونس بن عبدالرحمن ، و از متأخران ، محمدبن بابویه قمی (
شیخ صدوقی ) و محمد بن یعقوب كلینی ، و از اصحاب فتوا علی بن بابویه
قمی ، اسكافی ، ابن ابی عقیل ، شیخ مفید ، سید مرتضی علم الهدی و شیخ
طوسی است . . . "
محقق با آنكه گروه اول را اهل نظر و اجتهاد و انتخاب می داند آنها را
به نام اصحاب فتوا یاد نمی كند ، زیرا كتب آنها در عین اینكه خلاصه
اجتهادشان بوده است ، به صورت كتاب حدیث و نقل بوده است نه به صورت
فتوا . اینك ما بحث خود را از مفتیان اولی كه در زمان غیبت صغرا
بوده اند آغاز می كنیم :
. 1 علی بن بابویه قمی متوفا در سال 329 ، مدفون در قم ، پدر شیخ محمد
بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق است كه در نزدیكی شهر ری مدفون
است . پسر ، محدث است و پدر ، فقیه و صاحب فتوا . معمولا این پدر و
پسر به عنوان " صدوقین " یاد می شوند .
. 2 یكی دیگر از فقهاء بنام و معروف آن زمان كه معاصر با علی بن
بابویه قمی است ، بلكه اندكی بر او تقدم زمانی دارد " عیاشی سمرقندی "
صاحب تفسیر معروف است . او مردی جامع بوده است . گرچه شهرتش به
تفسیر است ، او را از فقهاء شمرده اند . كتب زیادی در علوم مختلف و از
آن جمله در فقه دارد . ابن الندیم در الفهرست می گوید : " كتب او در
خراسان رواج فراوان دارد " . در عین حال ما تاكنون ندیده ایم كه در فقه
آراء او نقل شده باشد . شاید كتب فقهی او از بین رفته است .
عیاشی ، ابتداء سنی بود و بعد شیعه شد . ثروت فراوانی از پدر به او
ارث رسید و او همه آنها را خرج جمع آوری و نسخه برداری كتب و تعلیم و
تعلم و تربیت شاگرد كرد .
بعضی جعفر بن قولویه را كه استاد شیخ مفید بوده است ( در فقه ) همدوره
علی بن معاویه بابویه و قهرا از فقهای دوره غیبت صغرا شمرده اند و
گفته اند كه جعفر بن قولویه شاگرد سعدبن عبدالله اشعری معروف بوده است .
( 1 ) ولی با توجه به اینكه او استاد شیخ مفید بوده است و در سال 367 و
یا 368 در گذشته است نمی توان او را معاصر
پاورقی :
. 1 الكنی و الالقاب .
علی بن بابویه و از علمای غیبت صغرا شمرد . آنكه از علمای غیبت صغرا
است پدرش محمد ابن قولویه است .
. 3 ابن ابی عقیل عمانی . گفته اند یمنی است . عمان از سواحل دریای یمن
است . تاریخ وفاتش معلوم نیست . در آغاز غیبت كبرا می زیسته است .
بحرالعلوم گفته است كه او استاد جعفر بن قولویه بوده است و جعفر بن
قولویه استاد شیخ مفید بوده است . این قول از قول بالا كه جعفر بن قولویه
را همدوره علی بن بابویه معرفی كرده است اقرب به تحقیق است . آراء ابن
ابی عقیل در فقه زیاد نقل می شود . او از چهره هایی است كه مكرر به نام او
در فقه بر می خوریم .
. 4 ابن جنید اسكافی . از اساتید شیخ مفید است . گویند كه در سال 381
در گذشته است . گفته اند كه تألیفات و آثارش به پنجاه می رسد . فقهاء از
ابن الجنید و ابن ابی عقیل سابق الذكر به عنوان " القدیمین " یاد
می كنند . آراء ابن الجنید همواره در فقه مطرح بوده و هست .
. 5 شیخ مفید . نامش محمد بن محمد بن نعمان است . هم متكلم است و هم
فقیه . ابن الندیم در فن دوم از مقاله پنجم " الفهرست " كه درباره
متكلمین شیعه بحث می كند از او به عنوان " ابن المعلم " یاد می كند و
ستایش می نماید . در سال 336 متولد شده و در 413 در گذشته است . كتاب
معروف او در فقه به نام " مقنعه " است و چاپ شده و موجود است . شیخ
مفید از چهره های بسیار
درخشان شیعه در جهان اسلام است .
ابویعلی جعفری كه داماد مفید بوده است گفته است كه مفید شبها مختصری
می خوابید ، باقی را به نماز یا مطالعه یا تدریس یا تلاوت قرآن مجید
می گذرانید . شیخ مفید ، شاگرد شاگرد ابن ابی عقیل است .
. 6 سید مرتضی معروف به علم الهدی ، متولد 355 و متوفای . 436 علامه
حلی او را معلم شیعه امامیه خوانده است . مردی جامع بوده است . هم
ادیب بوده و هم متكلم و هم فقیه . آراء فقهی او مورد توجه فقهاء است .
كتاب معروف او در فقه یكی كتاب " انتصار " است و دیگر كتاب "
جمل العلم والعمل " . او و برادرش " سید رضی " جامع نهج البلاغه نزد
شیخ مفید سابق الذكر تحصیل كرده اند .